سوالات متعددی در خصوص DMN و CMMN مطرح میشود. محور اصلی سوالات این است که، ارتباط سه استاندارد BPMN، CMMN و DMN چیست؟ بطور خلاصه DMN و CMMN جایگزینی برای BPMN نیستند. بلکه آنها مکملی برای BPMN هستند، لذا در چند خط آنها را به صورت خلاصه توضیح خواهیم داد.
اهداف BPMN چیست؟
BPMN یک ابزار بینظیر برای توصیف فرآیندهای کسبوکار است که در سطح مطلوبی، فرآیند را مدلسازی و پیشبینی پذیر مینماید. (هرچقدر فرآیندها پیشبینی پذیرتر باشند میزان تخمین موفقیت فرآیند و کسبوکار بیشتر خواهد بود.) اگر واقعاً BPMN را آموخته باشید و بهصورت عملی با آن متبحر شده باشید بهراحتی میتوانید فرآیندهای کسبوکار را در مدتزمان بسیار کوتاه برای یک موتور مدیریت فرآیند تعریف نمایید و فرآیند خود را اجرا کنید. هدف BPMN این است که این حرف در حد یک رؤیا، یا وعده نباشد بلکه یک واقعیت سهلالوصول باشد.
بنابراین، اگر شما زیرساخت ضعیفی داشته باشید BPMN بهترین راه برای شما نخواهد بود و شما قطعاً در آن زیرساخت نهچندان قوی به دنبال حل موردی هستید که تمام کسبوکار شما را در بر نخواهد گرفت. لذا این مقوله را case management گویند. بنابراین شما میتوانید فعالیتهای جاری یک حوزه خاص را مدل کنید و با ادغام آن با زبان BPMN ، فرآیند خود را برای اجرای در موتور جریان کار آماده کنید. سپس میتوانید در مسیر بهبود برای ایجاد فرآیندهای پایان-به-پایان اقدام نمایید.
حتما بخوانید: فرآیندهای پایان-به-پایان یا End-to-End
در خاتمه، به خاطر داشته باشید قوانین کسبوکار نمیتوانند از طریق گذرگاهها (نمادهای Gateway در BPMN) یا جریانهای شرطی بهخوبی منعکس شوند. جداول تصمیمگیری بهصورت مجزا قواعدی را شامل میشوند که در مدلسازی ممکن است از آنها صرفنظر شود. دوباره باید مدلسازی قوانین با استفاده از DMN انجام شود و توسط موتور مربوطه اجرا شود.
این سه استاندارد توسط OMG هدایت میشوند و بهکارگیری هر سه آنها جذابیت زیادی در مدیریت فرآیند کسبوکار را ایجاد مینماید.